عکس ها و مطالب داغ hot
بزرگترین گل مربوط به گیاه عجیبی است که زرآوند یا زنبق بدبو نام دارد. این گیاه در جنگلهای آسیا رشد می کند. گلهای این گیاه نارنجی و قهوه ای هستند و لکه های سفیدی دارند. اندازه این گل 35 اینچ حدود 90 سانتیمتر) است. رافليسيا یک گیاه انگلی میباشد. گیاه در واقع همین گل بزرگ است و برگ ، ساقه و یا ریشه ای در آن دیده نمی شود. این گل خود را به گیاه میزبان می چسباند و بدین طریق آب و مواد غذایی مورد نیاز خود را بدست می آورد. در زمان شکوفه دادن بوی بد و زننده ای از آن ساتع می شود (شبیه بوی گوشت فاسد) که این بو باعث جلب کردن حشرات و در نتیجه گرده افشانی گیاه می شود.
 
برای دیدن ادامه عکس ها به ادامه مطلب بروید.

ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط علی کریمی

 

دقت کردین ما ایرانیها
 وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه
وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه
وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه
وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه
وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه
فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن
عجب انسان فهمیده ای بود
 
 



تاریخ: دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط علی کریمی


 

 

زیر به دقت فکر کنید و جوابهای خود را روی یک صفحه کاغذ بنویسید. آنچه را که به طور طبیعی به ذهنتان می رسد یادداشت کنید. زمان لازم برای آن که خودتان را واقعاً در موقعیتهای گفته شده احساس کنید، در نظر بگیرید.

برای دیدن ادامه متن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط علی کریمی


 

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،
دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…
این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!
باید آدمش پیدا شود!
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش، پشیمان نخواهی شد!
سنت که بالا رفت کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده، که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!
فرصت نداری صندوقت را خالی کنی! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش…
شروع می‌کنی به خرج کردنشان ...
 توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی،
توی رقص اگر پا‌ به ‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند،
توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد،
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد.
 برای یکی، یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی، یک دلم برایت تنگ می‌شود، خرج می‌کنی. یک چقدر زیبایی، یک با من می‌مانی؟
بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی، به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها، به سوء استفاده کردن،  به پیری و معرکه‌گیری. اما بگذار به سن تو برسند! بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن ‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند.
غریب است دوست داشتن
و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن
وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد
و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر.
 تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند.
 
دکتر علی شریعتی



تاریخ: یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط علی کریمی
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 57925
تعداد مطالب : 53
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1